مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21004 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

به نظر شما يك جوان مي تواند در مسائل نظم شخصي، با برنامه بودن در زندگي، اعتماد به نفس، شجاعت دروني و هدفدار بودن در زندگي داراي توانايي شود؟



سوال اول شما درواقع چهار سوال است كه سعي مي كنيم به تفكيك به هر كدام ازآنها بصورت مختصر پاسخ بدهيم .

الف _ نظم وانضباط وبرنامه داشتن درزندگي :

اگر بخواهيم عوامل موفقيت افراد , بخصوص جوانان را فهرست كنيم, مساله بهره گيري از وقت وزمان پس از معنويت وايمان مذهبي دراولويت قرار خواهد گرفت. هم افراد مايلند امور زندگي خود را به گونه اي معقول ومنطقي, تنظيم نمايند .يكي ازنويسندگان معتقد است : ((بسياري از اشخاص از تنظيم امور خويش غفلت مي ورزند وفرصت را غنيمت نمي شمارند وايام سازنده جواني را به رخوت وركود مي گذرانند, زندگي آنها, مانند روزي است ك صبحگاهش آرام ودل انگيز و شامگاهش طوفاني و وحشت انگيز باشد. هر كارخوبي كه از دستتان بر مي آيد درانجام آن كوتاهي نكنيد .))(1)

درحالات يكي ازبزرگان نقل كرده اند كه هرگزاز غذاي داغ استفاده نمي كردولحظاتي راكه ناگزير بود درنگ كند تا غذا قدري سرد شود, به نوشتن مي پرداخت وچند دقيقه اي راكه به اين وسيله معمولا به هدر مي رود مورد استفاده قرارمي داد. به تدريج ياداداشتها, زياد وزيادتر شد واو درصدد چاپ آنها برآمد و پس از آنكه يكي از دوستان فاضل وادبيش, نوشته هاي او را ويراستاري كرد, اين كتاب به چاپ رسيد ونام آن راپنج دقيقه هاي قبل از غذا نهاد.(2)

اميرالمومنين حضرت علي (ع) مي فرمايد : ((الفرصه تمر مر السحاب مانتهزوا فرص الخير)) فرصت ها همانند ابردرگذرند. پس فرصتهاي نيك را غنيمت شماريد (واز آن بهره مند گرديد)(3)

ونيز مي فرمايد : ((اضاعه الفرصه غصه)) ازدست دادن فرصتها اندوهي گلوگير به دنبال دارد.(4)

اكنون كه به ضرورت داشتن نظم وانظباط وبرنامه درزندگي پي برده ايدبراي رسيدن به نظم و برنامه در زندگي چند روش وبرنامه عملي به شما پيشنهاد مي گردد. سعي كنيد به اين پيشنهادات عمل كنيد اميد مي رود درآينده ازاين نعمت بزرگ بهره مند گرديد:

1- مراقب باشيد هيچ فرصتي _ هر چند كوتاه _ را ازدست ندهيد كه فرصتها درانتظار نمي مانند, بلكه مانند ابر درگذرند, پس بايد آنها رادريافت وشكار كرد وبه بهترين وجه از آنها بهره مند گرديد.

2- برا ي لحظه به لحظه زندگي خودتان درطول هفته برنامه اي تدوين ومشخص ومكتوب كنيد وپيوسته درمنظر ديد خود نگه داريد سعي كنيد به آن برنامه عمل كنيد . دراين برنامه بايد ميزان عبادت وساعات آن , ميزان استراحت و خواب وساعات آن, ميزان مطالعه ونوع مطالعه وزمان آن, ساعات تفريح ومعاشرت و... دقيقاً مشخص گردد. اگر در مرحله اوليه نتوانستيد دقيقاً به برنامه عمل كنيد , يا به بخش زيادي ازآن عمل نكرديد نگران وسرخورده نشويد, تلقين كنيد به برنامه پاي بند باشيد. نفس برنامه داشتن بسيا رمهم است هر چند به ميزان كمي به آن عمل شود ولي از بي برنامگي بهتراست . وقتي برنامه نداشته باشيد دچار افراط و تفريطمي شويد ممكن است به ميزان زيادي به استراحت يا عبادت يا مطالعه بپردازيد واز ساير امور بازمانيد.

توصيه اميرالمومنين (ع) درخصوص متصف شدن به فضايل انساني بر همين مبناست . آن بزرگوار درپايان حكمت 289 نهج البلاغه مي فرمايند : برشما باد چنين خصلت ها را يافتن ودر به دست آوردنش بريكديگر سبقت گرفتن, واگر نتوانستيد, بدانيد كه اندك را به دست آوردن بهتر تا همه راواگذاردن (5)

6- يكي از موانع مديريب زمان وداشتن نظم و برنامه در زندگي, تسويف است يعني كاري كه آدمي به انجام آن اعتقاد راسخ دارد , با گفتن اينكه فردا يا شايد درآينده اين كار راانجام خواهم داد , مكرراً آن را به تاخير مي اندازد ودرنهايت نسبت به انجام آن دلسرد مي شود . بهتر است هر كاري راكه لازم است انجام دهيم حتي يك دقيقيه هم به تاخير نيندازيم چه رسد به اينكه به فردا بياندازيم !

ب _ اعتماد به نفس :

ويلر مي گويد : (( درروي امواج تيره, خورشيد را به چنگ بياوريد! نناليد زندگي درياي پر طوفاني است كه درهر جايي ممكن است با امواج آن روبرو شد . امواج را بشكانيد وعبور كنيد .)) ( 6)

اعتماد به نفس ميراث گرانبهايي است كه از والدين به ارث مي رسد . اين خصوصيت از طريق وراثت به فرزندان منتقل نمي شود, بلكه بر اساس تجارب فرزندان درطول زندگي شكل مي گيرد. محبت كردن والدين احترام گذاشتن, گوش دادن به حرف هاي فرزندان, تشويق كردن كودكان و... برعزت نفس كودكان اثر مي گذارد.

عزت نفس ضعيف , نه تنها خوش بيني وميل طبيعي به زندگي را كاهش مي دهد بلكه در بدترين شرايط نيروها ي مثبت را به انرژي مضر براي كودك وجامعه تبديل مي كند.

اعتماد به نفس درهنگام رويارويي ما بامشكلات مختلف وسازگاري شخصيتي ما به عنوان افراد موثر, مستقل وداراي ثبات احساسي, همواره با خودآگاهي مثبت دروجود ماهمراه است . البته عكس اين موضوع نيز صادق است , يعني كمبود اعتماد به نفس به خودآگاهي منفي يا درك منفي ما از خود مي انجامد. ارتباط بين سازگاري شخصيتي وعزت نفس , به هر دو صورت ياد شده _ چه مثبت وچه منفي _ ايجاد مي شود. اگر خود آگاهي مثبتي داشته باشيم, مي توانيم با اعتماد به نفس بيشتري با مشكلات برخورد كرده وبه موقعيت بهتر وموفقيت آميزتري دست يابيم .بالطبع هر موقعيت موفقيت آميزبه نوبه خود عزت نفس ما را افزايش مي دهد واعتماد به نفس مارا زيادتر مي كند . عكس اين حالت نيز صادق است يعني كاهش عزت نفس باعث كاهش كارآيي موثر ما به عنوان يك انسان مي شود .

برخي از آثار وتاثيرات اعتماد به نفس عبارتنداز :

1- اعتمادبه نفس, موجب ثبات شخصيت وپايداري جوان درقبال دشوايها وتنگنا هاي زندگي مي شود .

2- جوانان معتمد به نفس, درجلب اعتماد ديگران به خويشتن, موفق تر ازديگران عمل مي كنند . زيرا رفتاراين عده به گونهاي آكنده از اطمينان, آرامش وتدبيراست كه نظرموافق ديگران را جلب مي نمايد.

3- برخورداري از خصيصه ((اعتماد به نفس)) زمينه بروز خلاقيت هاوظرافتها ي دروني نسل جوان را فراهممي نمايد . زيرا تواناييهاي ذاتي در شرايطي به ظهرو مي رسند كه فرد اولين گام را دراين راه كه همان خود باوري است, بردارد و درنتيجه هم نسل جوان به خود شكوفايي دست مي يابد وهم برمجموع دستاوردهاي علمي وپژوهشي جهان معصر مي افزايند . خوشبيني و مثبت نگري موجب مي گردد به ديگران اعتماد كنيم, اين اعتماد براي برقراري روابط سالم ومنطقي خود با افراد, نقطه شروع خوبي است وديگران را برمي انگيزاند تا متقابلاً حس اعتماد به نفس خود را نسبت به ما اثبات نمايند .

شيوه هاي ايجاد وتقويت اعتماد به نفس :

1- اعتماد به نفس پديده اي است اكتسابي نه ذاتي. لذا هر فرد كه خود را دراين مورد ضعيف وناتوان مي يابد, مي تواند با استفاده از روشهاي علمي و باروحيه اميداواري براي تغيير شخصيت خود طرحي نودرافكند .

2- شناخت توانايي هاي نسبي , راه را براي پرورش آنها باز مي كند. اطرافيان فرد مي توانند او را از حيث قابليت هايش, اطمينان بخشند تا به مرورزمان وي بتواند با كفايت هاي شخصي اش, رابطه منطقي برقرار نمايد. لذا لازم است از بزرگتر استمداد بطلبيم تا درشناخت توانايي واستعدادمان به ماكمك كنند .

3- بهره گيري از روش ((تلقين درماني)) فرد رابراي غلبه برضعفهاي وجودش, ياري مي دهد .ضروري است به هنگام خطور افكار منفي , فرد بلافاصله انديشه مثبتي را درباره خويش, مشخص نموده وآن را به ذهن خود تلقين كند.

4- قرار گرفتن افراد در موقعيتهاي جدي ونسبتاً دشوار به مراتب آنها را بيش از گريز موقعيت, به مرزهاي اعتماد به نفس نزديك مي كند . بايد درك كنيم كه به جاي فرار از مساله راه روبرو شده و حل مساله را جستجو كنيم تا حاصل آن, موفقيت ورشد عزت نفس باشد .

5- دانش افزايي عمومي وفراگيري مهارتها ي زندگي, روش مطمئن ديگري دركسب اعتماد به نفس و تقويت آن محسوب مي شود , افراد هر چقدر بيشتر درباره زندگيشان بدانند, بهتر مي توانند با مشكلات آن روبرو شوند .

6- از بين بردن فضاي غير اخلاقي عيب جويي و تمسخر ديگران كه درنزد برخي از افراد مشاهده مي شود, راه پرورش اعتماد به نفس رابه خصوص براي جوانان هموارمي كند.

7- واز همه مهمتر نيروي توكل به خدا وايمان عميق مذهبي وازهمه مهمتر نيروي توكل به خدا وايمان عميق مذهبي, افراد به خصوص نسل جوان را براي كنارآمدن با مشكلاتشان وتحمل شدائد, تقويت مي كند, آنها احساس مي كنند, ديگر تنها نيستند, بلكه قادر ازلي كه گنجينه فنا ناپذير اعتماد و توكل است در كنار آنان حضور دارد.

ج _ هدف داربودن در زندگي :

رابطه ميان هدفداري انسان وعنايت زندگي درميان بيشتر فلاسفه مورد بحث واقع شده است . از جمله تعاليم فلاسفه مقدم بركات بر فلسفه ساده غايت گراي الهي مبتني بود كه عصاره آن عبارت بود از تاييد اين كه خداوند جهان راطوري آماده كرده است كه آدمي درآن براي مسايل قبلا به خويش راه حلهاي آماده پيداكند. كانت اين نقطه نظر را به كلي وارونه كرد, علت غايي آفريدگار عبارت است از اين كه براي آدمي مساله توليد مي كند , درمقابل اين مسايل آدمي ناگزير است از خود فراتربرود , تلاش كند تا(به عنايت هستي خويش) واصل گردد.(7)

اصولاً تمام انسانها باملاحظه هدفي كه دارند, اين گروه از انسانها, پيروزهستند , زيرا با توجه به موقعيت, امكانات وتواناييهاي خودگام برمي دارند ودرزندگي هدفهايي را مشخص مي كنند وبا برنامه به هريك نزديك مي شوند. آنها براي هر دقيقه ارزش قائل اند وهرگز وقت خود را بيهوده نمي گذرانند, هر روز مي دانند به كجا مي روند وچه كاري بايد انجام دهند وبرنامه ماهيانه وساليانه آنهانيز در تعقيب هدفهايي كه مشخص كرده اند, روشن است . سعي كنيد از اين گروه باشيد با برنامه زندگي كنيد .

2- گروهي, اهدافي خارج از توانايي وامكانات خود درنظر مي گيرندكه رسيدن به آن اهداف براي آنها غير ممكن است . آيا به نظر شما با تفنگي كه 500 متر برد دارد مي توان به هدفي كه د ر550 متري است شليك كرد به طوري كه به آن اصابت كند؟ هرگز ممكن نيست . زيرا به قول قديمي ها برداشتن سنگ بزرگ, نشانه نزدن است .براي اينكه شما از اين گروه نباشيد هر چه زودتر اهداف خود را با توجه به امكانات, موقعيت وتوانايي خود تنظيم وتعيين كنيد ودر اين خصوص از پدر ومادر و معلمان با تجربه كمك بگيريد وعاقلانه بينديشيد.

3- گروهي اهدافي بسيار كوچك انتخاب مي كنند, اين گروه نيز دراشتباهند, زيرا از توانايييهايي كه خداوند تبارك وتعالي به همه انسانها داده است غفلت كرده وآن گونه كه بايد خود را نشناخته اند ودايره فعاليتهايشان را محدود ساخته وكمتر از امكانات واستدادهاي خود بهره مي برند .

4- گروهي هيچ هدف سازنده وخوبي در زندگي دنبال نمي كنند, اين گروه افرادي هستند كه نمي دانند براي چه

زندگي مي كنند ودربرابر زندگي چه مسووليتهايي دارند. اين گروه دربرابر حوادثي كه برايشان اتفاق مي افتند

كم طاقتند وخيلي سريع تلف خواهند شد . اينان هرگز توانايي حل مشكلاتشانومبارزه با سختيها را ندارند .

آثار هدفداري درزندگي

شايد اكثر افراد جامعه كمتر فرصتي مي يابند تا در اين معنا تامل كنند كه هدف چه نقشي در زندگيشان ايفا مي كند ولي احتمالاً آگاه بودن آنها به برخي از تاثيرات مطلوب وسازنده هدفداري آرامش بخش مي باشد ومابه اختصار به بيان آنها مي پردازيم :

1- هدف گيري مثبت به انسان قدرت ايستادگي ومبارزه با مشكلات را مي دهد .

2- هدفداربودن, توانايي هاي فردي را افزايش مي دهد. هدف همانند موتوري است كه به انسان نيرو مي بخشد و او را به حركت وا مي دارد .

3- هدفدار بودن, انديشه انسان را فعال مي كند وبه كارها جهت مي دهد . هدف همانند بادبان براي كشتي است كه انسان را ازميان امواج سرگرداني مي رهاند. انسان بي هدف, مانند كشتي بدون بادبان است .

4- هدفداري به انسان انگيزه مي دهد وفعاليت ها را هماهنگ مي سازد .

5- هدافداري, شمارا در يادگيري ياري مي كند وفرآيند آموختن را آسانتر و سريعتر مي كند .

6- هدف گيري خوب, علاقه شما را نسبت ب كار افزايش مي دهد . ميل ورغبت فراواني در شما ايجاد مي كند, هدفداري, كليدي است كه مي تواند عمده مشكلات را حل كند.

تعيين هدف, يكي از مهمترين علل موفقيت شماست

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.